هجو کص شعر مازیار فلاحی : لیلا
لیلا که چندی پیش کلیپ کردنش از کونش را برایتان اپلود کرده بودم چندی است که غیبش زده و من دیگر گیرش نیاورده ام که بکنمش! به همین مناسبت شعر کس شعر "لیلا" ی مازیار فلاحی را بازنویسی کرده و به لیلای گم و گور شده خود تقدیم میدارد باشد که بیابمش و دوباره بگایمش!؛
این نامه رو، لیلا فقط، بخونه!●♪♫
میخام که حال کیرمو بدونه…●♪♫
یه مشت کص پیر دورمو گرفتن… تو رفتی و این پیرزنها، خرفتن!!●♪♫
لیلا! نزاری دهنت بشاشن!●♪♫
یا اینکه ابو رو ممه ت بپاشن●♪♫
لیلا! چقد کیرم برات شق شده…●♪♫
نیستی ببینی؛ مثل زنبق شده!●♪♫
نیستی؛ ولی فکر کنم زیرکاری…●♪♫
لیلای من؟! جنده خانم؟! کجــــایی؟
●♪♫
این نامه رو؛ تنهــا باید بوخوند!●♪♫
ببخش! اگه اونروز کردم تو کیونت! (این قسمت اصفهونی شد دادا)!…●♪♫
این نامه ی آخرمه، عزیزم…●♪♫
دفعه بعد ابمو روت میریزم●♪♫
تا دیدمت کیرمو در میارم…●♪♫
دلم می خواست؛ الان لاپات بزارم
●♪♫
لیــلا! به نانازت بگو که سالار، جق میزنه به یاد تو تو انبار!…●♪♫
رفتی و هی دولم برات میلرزه؛ میپره از خوابِ خوشش هرلحظه…●♪♫
لیــلا… لیــــلا…●♪♫
اگه یه روز، این نامه رو بخونی؛ دلم می خواد، از ته دل بدونی…●♪♫
به یاد تو خیلی زدم عزیزم! باور نمی کنی؛ نکن به کیرم! !●♪♫
پ.ن: بعد از این شعر لیلا را مجددا چند بار ملاقات کردم و گاییدم حتی از کون
Comments
Post a Comment