سکس با استف دختر جوان 19 ساله
قضیه اشنایی با "ونی" را دفه قبل برایتان گفتم. در
همان برحه ایی که با "ونی" اشنا شده بودم و نقشه کردن دوباره او را در سر
میپروراندم، "استف" به پستم خورد. دختری قد بلند و لاغر با موهای بلند
تیره قهوه ای سوخته که تا نزدیک کمرش می
امد پایین و چشم های ابی . گفت 19 ساله است و اهل ایالتی دیگر بود.
وقتی کار به سکس کشید که کمی سرما خورده بود و دماغش گرفته
بود و فن و فن میکرد کفشهای پاشنه بلندی هم
پوشیده بود. لخت شد. پوست خیلی سفید و بدنش بدون تتو و پیرسینگ بود. خیلی لاغربود سایز
حدود اکسترا اسمال و بدن خیلی تحریک کننده ای نداشت. با لب گرفتن و عشق بازی شروع کردیم. ابتدا کمتر
همکاری میکرد ولی و بتدریج که مهارت من در عشق بازی را دید خودش هم کم کم حشرش
زیاد شد. سینه هاش تو خالی بود و سایز حدود سی
و برامده نبود.
بدنش و سینه هایش
را حسابی خوردم و لیسیدم. گردنش را که میخوردم گفت قلقلکیم و خندید. برش گرداندم و
لپهای کونش را لیسیدم و کیرم را لای چاک
کونش گذاشتم و چاک مالیش کردم. گفتم خوب
است ؟ گفت اره! کم کم حشرش بیشتر شد و
خودش موقع لب دادن حسابی لب میداد.درحین عشق بازی انگشتم را در دهانش کردم و او زبان میزد . کس تمیزی داشت و شیو کرده. مدل
کسش لب بیرون بود. حسابی کسش را لیسیدم. خوشش امد و اخ و اوخ کرد. بعد از یک کس
لیسی مفصل برش گردادندم و پشت رانهایش را لیسیدم.
گفتم ساک بزن رو زانو ایستادم واو حالت داگی قرار گرفت و ساک
زد. اول سعی میکرد با دست مانع شود کیرم برود کامل تو حلقش ولی دستش را کنار زدم و
کیرم را در دهنش عقب جلو کردم و فشار دادم توی حلقش که اعتراض کرد و گفت فشار نده
تو حلقم! بعد از اینکه در این حالت مدتی ساک زد. به پشت خوابیدم و او جلوقرار گرفت
و به ساک زدن ادامه داد. کیرم را تا نصف تو دهنش میکرد.
گفتم خب برویم سر اصل داستان. به کسش کمی لوب مالید و من تا
دسته کردم تو کسش. خیلی تنگ نبود ولی بد هم نبود. تنگ نبود ولی ادا تنگا را در
میاورد. شروع به تلنبه زنی کردم . بعد مدتی خودش هم حشری شد و سرم را میگرفت و
میکشید طرف لبهایش و حشری تور لب میداد. در همه پوزیشنهای اصلی گاییدمش موقع داگی هم انگشتم را به سوراخ کونم مالیدم و
کردم دهنش که زبان زد. بعد هم کاگرل کردمش
وقتی که ابم داشت می امد برش گرداندم و گفتم میخام آب کیرم را بپاشم رو سینه هات گفت
باشه!
در پوزیشن مسیونری تند تند تلنبه زدم بعد کشیدم بیرون و
نشستم رو شکمش که بریزم روی سینه هایش. گفت سرش را پایین بگیر که نپاشه تو صورتم!
من هم سر کیرم را پایین گرفتم سمت سینه هاش. هند جاب کردم و ابم اومد و ریختم رو کل بدنش
وسینه هایش. روی تخت دراز کشیدم و رفت دوش گرفت بعد کنار هم دراز کشیدیم و کمی از
زندگیش گفت. این تنها باری بود که گاییدمش وبعد دیگر پیدایش نشد.
Comments
Post a Comment